آیا توافق الکاظمی و ترامپ به سرانجام خواهد رسید؟-راهبرد معاصر
فواد حسین: تهدید‌های آشکاری از سوی رژیم اسرائیل علیه عراق وجود دارد نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد
نگاهی به سفر نخست وزیر عراق به آمریکا

آیا توافق الکاظمی و ترامپ به سرانجام خواهد رسید؟

سفر الکاظمی اگر با کمک های اقتصادی امریکا بدرقه نشود به معنای شکست وی خواهد بود. حال آنکه آمریکا حتی در مدت دو دهه اخیر از تامین برق عراق نیز خودداری کرده است. مردم عراقی در بهترین شرایط به صورت متوسط ده ساعت در شبانه روز برق دارند آن هم در گرمای وحشتناک آن سرزمین.
محمدپارسا نجفی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 August 24
کد خبر: ۵۶۰۰۳

آیا توافق الکاظمی و ترامپ به سرانجام خواهد رسید؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق در شرایطی به امریکا سفر کرد که بغداد به دلیل کاهش قیمت نفت و نیز بازسازی نشدن زیرساخت های اقتصادی با مشکلات جدی برای تامین معیشت عراقیان مواجه است. مشکلاتی که بخش عمده آن مستقیم یا غیر مستقیم به آمریکا و دخالت های آشکاری که در مدیریت کلان عراق دارد بازمی گردد.

 

یکی از مهمترین پرونده هایی که وقت و انرژی دولت عراق را به خود مشغول می کند نه تنها حضور نظامیان آمریکا در عراق بلکه تاثیر نفوذی است که واشنگتن از زمان اشغال نظامي بغداد در سال 2003 تاكنون در اين كشور جنگزده داشته است. شايد باوركردني نباشد اما در دو دهه اخير همه درآمدهاي دولت عراق از صادرات نفت بايد در بانك هاي آمريكايي واريز شود و فدرال رزرو بيشتر از وزارت اقتصاد عراق بر اين حساب ها مسلط است.

 

حال تفاوتي ندارد نخست وزير عراق الكاظمي باشد يا عبدالمهدي يا حیدر العبادي. آنكه در دو دهه اخير بر اقتصاد عراق مسلط است و مانعي بر سر بازسازي عراق بوده است دخالت مستقیم آمریکاست. آمریکایی ها بزرگترین سفارت جهان را در بغداد برای ارائه ویزا و پیام های دیپلماتیک نساخته اند. در اصل فدرال رزرو، پنتاگون و سی آی ای در همه امور عراق دخالت می کنند.

 

به دلیل حضوری که آمریکا در امور داخلی و روزمره عراق دارد اکنون باید پاسخگوی وضعیت حال حاضر باشد. سفر الکاظمی اگر با کمک های اقتصادی امریکا بدرقه نشود به معنای شکست وی خواهد بود. حال آنکه آمریکا حتی در مدت دو دهه اخیر از تامین برق عراق نیز خودداری کرده است. مردم عراقی در بهترین شرایط به صورت متوسط ده ساعت در شبانه روز برق دارند آن هم در گرمای وحشتناک آن سرزمین.

 

بغداد چه می خواهد؟

الکاظمی این نکته را به خوبی می داند که با خزانه ای خالی و شرایط معیشتی که هر روز بدتر می شود باید دولتی موقت را اداره کند که نزدیک به یک سال تا انتخابات فاصله دارد. پس نه تنها میانجی میان ایران و امریکا نیست بلکه فاقد این توانایی است که خواست واشنگتن برای تنش با همسایگان به ویژه ایران را نیز در عمل اجرا کند.

 

واشنگتن به بهانه حمایت از شرکت امریکایی جنرال الکتریک مانع از فعالیت شرکت های چینی، ایرانی، روسی و حتی اروپایی در صنعت تولید برق عراق می شود و جالبتر اینکه شرکت زیمنس آلمان را نیز از بازار عراق دور می کند. طبعاً هر کشوری که بتواند صنعت برق عراق را به دست آورد برای 25 تا 40 سال مهمترین زیرساخت آن کشور را در اختیار خواهد داشت که بعد از نفت سودآوردترین بخش اقتصاد عراق است.

 

قطعا یکی از خواست های آمریکا از الکاظمی کاهش روابط عراق با ایران و سوریه است اما بغداد به جای واگرایی با همسایگان به کمک برای حل مشکلات و گذر از این شرایط دشوار نیاز دارد.

این در حالیست که نه تنها امریکا از کمک به الکاظمی لیبرال خودداری می کند بلکه دولت های عربستان سعودی و امارات نیز که از عوامل تحریک جوانان به بهانه مشکلات معیشتی برای ساقط کردن دولت عبدالمهدی بودند هم حاضر به پرداخت کمترین کمک به بغداد نشدند.

 

به لغو سفر الکاظمی به ریاض و نیز صادر نکردن انرژي از عربستان به عراق به بهانه های واهی دقت کنیم. دقیقا به همان صورت که آمریکا تمایلی به تماشای شکوفایی روابط اقتصادی عراق با ایران و سوریه ندارد دولت های وهابی عربستان و امارات نیز خواهان گسترش مشکلات بغداد هستند و نمی خواهند عراق را متحد، امن و موفق ببینند.

 

چرا لنگر آمریکا در عراق افتاده است؟

به راستي چه تفاوتي ميان خروج نظاميان امريكا از افغانستان و سوريه با عراق وجود دارد كه كاخ سفيد اينگونه به زمین عراق چنگ می زند و می خواهد به هر قيمت كه شده در عراق بماند حتي در محاصره حفاظ پایگاه حریر و عین الاسد؟

 

كاخ سفيد مي داند فقدان استيلايي كه بر عراق دارد به معناي از دست دادن سراسر غرب آسيا و شمال آفريقاست و اين به معناي كاهش شديد قدرت تأثيرگذاري امپراطوري رو به زوال امريكا در سطح جهان است.

طبق قانون پارلمان عراق باید ارتش آمریکا بی قید و شرط از عراق خارج شود اما توافق الکاظمی و ترامپ برای اجرای در مدت سه سال دیگر است که معلوم نیست هیچ یک در قدرت باقی باشند و هيچ جدول زماني هم براي آن تعيين نشده است.

 

 همچنین در حالی ترامپ از خروج بیشتر نیروهای امریکایی از عراق سخن گفت که آنها در حال تکمیل و تجیهز روزافزون پایگاه های خود هستند.

 

اكنون سه سناريو براي روابط آمريكا و عراق مطرح است؛

 

سناریوی اول باقي ماندن ارتش امريكا و انگليس در عراق و تقويت مخفيانه آنها در چند پايگاه نظامي مشخص در شمال و غرب آن کشور است تا بازتعریفی از ماموریت نیروهای اشغالگر آمریکا انجام شود و ماموریت آنها از مبارزه با داعش به مستشاری و آموزش ارتش عراق تغییر یابد اما همچنان دارای اختیار فراقانونی در عراق باشند.

تاكنون اين راهبرد توسط آمريكا انجام شده است و خواست آمریکا تحمیل این روند به دولت الکاظمی است. در نتیجه بغداد تنها در صورت پذیرفتن قیمومیت واشنگتن بر عراق است که می تواند مختصری کمک از امریکا دریافت کند.

طبعا اين سناريو با مقاومت مردم عراق و گروه هاي مردمي كه خواستار استقلال هستند مواجه خواهد شد. امريكا از ديد بسياري از مردم عراق اشغالگر محسوب مي شود. این نکته در قانون پارلمان عراق و نیز تظاهرات میلیونی بغداد در دی ماه 1398 موسوم به ثوره العشرین الثانی متجلی شد. 

 

سناریوی دوم خروج آمريكا از عراق است كه در آن شرايط نفوذ واشنگتن بر بغداد به شدت كاهش مي يابد و زمينه براي همگرايي بيشتر ملت هاي منطقه به ويژه كشورهاي محور مقاومت بيشتر خواهد شد. از طرف دیگر آمریکا مجازات هایی برای دولت عراق در نظر خواهد گرفت که کمترین آنها تحریم اقتصادی و بلوکه کردن دارایی های ملت عراق در امریکاست. طبعا در آن صورت درآمد عراق به حساب بانكهاي امريكا واريز نمي شود و بغداد براي توسعه زيرساخت هايي مانند انرژي به اجازه آمريكا نياز نخواهد داشت.

 

سناريوي سوم استمرار دخالت های کاخ سفید در عراق است که افزایش درگیری علیه امریکا را به همراه خواهد داشت. روندی که با توجه به نزدیکی انتخابات امریکا به شدت برای ترامپ زیانبار است. این روند می تواند وضعیت امنیت منطقه را به شدت تهدید کند و حتی شرایط را در داخل عراق هم بغرنج تر سازد.

 

جمع بندی

آمریکا در زمستان سال 1398 بی توجه بودن به دولت بغداد را در حمله به نیروهای ارتش و الحشد الشعبی عراق سپس جنایت ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی نشان داد اما واکنشی که در خود عراق به این رفتار انجام شد کاخ سفید را مجبور به احتياط كرد و در ظاهر هم که شده دست به عقب نشینی از شش پایگاه در مناطق مختلف و بر دو پايگاه کرد. این که از میدان مانور و آزادی عمل ارتش آمریکا در عراق کاسته شده از ضعیف بودن موقعیت آنها در عراق حکایت دارد.

 

آنچه مهم است اینکه دولت الکاظمی باید بتواند آمریکا را مجبور به بازسازی عراق به ویژه صنعت برق این کشور کند و تا قبل از انتخابات پارلمان وضعیت خروج نظامیان امریکا و انگلیس بر اساس قانون مجلس عراق مشخص شود. هر چند بعید است الكاظمي در این دو پرونده مهم بتواند موفق باشد. وی بیشتر به دنبال موفقیت لیست وابسته به  خود در انتخابات آینده است چنانکه حیدرالعبادی چنین کرد.

 

 

ارسال نظر